آغاز سال یکهزار و سیصد و نود و پنج شمسی !!!
سلام دخترکم بعد از یه عالمه بدو بدوی اسفند ماه بالاخره صبح عید رسید... ساعتای 7 سفره چیدم!! اما اینو بگم که دخترکم نذاشت سفره ای بمونه بنا براین جمع کردم بساط سفره رو و قرار شد لحظات آخر دوباره پهن کنیم!! بماند که موقع سال تحویل شد و اینقدر درگیر کارامون بودیم که هرکی یه جای خونه گرفتار کارای شخصیش بود و من باورم نمیشد سال تحویل شده!!! خیلی ناراحت شدم اما بابایی دلداری داد و گفت حالا سفره میندازیم و عکس یادگاری میگیریم. عیبی نداره!!! شما ساعت 7/10 حاضر بودی چون رفتی حموم و لباسای نو تنت کردم اما من و بابایی حاضر شدیم و عکس گرفتیم این از لحظه سال تحویل امسالم مثل پارسال مامان گیتی و یا...
نویسنده :
مامان
1:00