گیتاگیتا، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

گیتاجون

سلام به زندگی 2

عزیزم یادم رفت چندتا از اتفاقای خوب دیگه رو بهت بگم: من اولین تکون خوردنت رو روز 5شنبه 28 فروردین ساعت 3:42 عصر وقتی در حال رانندگی کنار بابا ناقوس بودم حس کردم البته فقط لبخند زدم و نتونستم از شدت خوشحالی جیییییغ بزنم حسم مثل حس کردن نبض بود! درست روزیکه تو 18 هفته کامل شده بودی اصلا این 3 ،4 روز 25 تا 28 فروردین همه ی حسای خوب دنیا رو من یهویی بلعیدم ساعت 3:45 هم وقتی بابا ناقوس از ماشین پیاده شد من این خبر رو به باباییت دادم و بابایی هم ذوقید امسال عید بابایی یه تقویم از ماه های بارداریم که از دی ماه شروع شده و تا شهریور ادامه داره چاپ کرده که من هر رویداد خوبی که مربوط به تو هستش رو مینویسم البته من دقیقا از او...
1 ارديبهشت 1393

سلام به زندگی

سلام نمیدونم چطور شروع کنم که به دلت بشینم!؟ من مامانتم یه واژه ای که  تا همین 4 یا 5 ماه پیش اصلا واسم اهمیت خاصی نداشت مامان 2 روز پیش روز مادر بود و من دیگه نمیگفتم امروز روز زنه میگفتم روز مادره! همین جور نا خودآگاه... زندگی من و بابات حدودا 6 سال و چها ماه پیش به هم گره خورد... و منو بابات دقیقا بعد از 6 سال تصمیم گرفتیم یک نفر دیگه رو وارد زندگیمون کنیم ازین بابت خیلی خوشحالم که خدا با تصمیممون موافقت کرد و تو الان جزئی از وجودمی... یه جزء دوست داشتنی که هرچی بیشتر حسش میکنم بیشتر عاشقش میشم بیشتر خدا رو شکر میکنم عزیزم بذار یه کمی از اولین روزهای وجود تو بگم... من و بابا بعد از امتحانات م...
1 ارديبهشت 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گیتاجون می باشد