سفر به کرمان

فرشته نازم سلام

روز دوشنبه عصر خانواده کوچولوی ما به اتفاق مامان گیتی و یاسی جون به کرمان سفر کردیم...

راه طولانی و خسته کننده ای بود و آخراش بابایی هم خوابش میومد. بعد از رسیدن به کرمان حدود دو ساعت طول کشید تا مهمانسرا رو پیدا کردیم و کلی خسته شدیم!!

ساعت 2 شب بود که خوابیدیم و صبح زود بیدار شدیم و شال و کلاه کردیم و رفتیم باغ شازده ماهان صبحونه خوردیم و از فضای قشنگش با آب و هوای عالیش کمال لذت رو بردیم.

کلی توریست استرالیایی هم آمده بودن و تو هم با شیطونیات توجهشونو جلب کردی و سوژه عکساشون شدی...

این جا نگران مرغابی ها هستی!!!

بعد از باغ شازده هم رفتیم مزار شاه نعمت الله ولی:

البته تو خواب بودی

نهار هم رستوران پدیدار:

شب هم رفتیم باغ فتح آباد که یه قصر زیبا داشت

البته بگم اینو که این مکان تا چند وقت پیش یه خرابه بوده و به همت استاندار کرمان تبدیل به یه بهشت شده بود...

البته به علت نور زرد زیادی که وجود داشت عکسا کیفیت خوبی ندارن:

صبح چهارشنبه هم ما خانوما رفتیم امامزاده عباسعلی کرمونو زیارت کردیم:

ظهر هم مجتمع تفریحی پالیز واسه نهار و استراحت:

عصر هم بازار گنجعلی خان ( میخواستیم از حمامش هم دیدن کنیم اما تعطیل شده بود):

لباسای سنتی کرمون:

صبح پنج شنبه و روستای بزرگ و زیبای سیرچ و دختری که عاشق آب بازیه!!!

اول کفشا و جواباشو درآورد:

کم کم لباساشم درآورد:

اینجا میخوایم بریم اما گیتا خانوم راضی نمیشن بیان بیرون از آب

بله ظهر پاییزی و سرد با آب سرد حسابی شنا میچسبه!!

زیارت امامزاده در سیرچ

نای نای گیتا خانم روی ماشین:

آبشار و دریاچه گردشگری روستای سیمک

صبح جمعه هم برگشتیم شهرمون

خدارو شکر در کنار هم لحظه های خوبی رو گذروندیم

امیدوارم ازین به بعد بیشتر سفر بریم

اینم بگم شما خوش سفر بودی و از سفر کردن کنار ت لذت بردم دختر مهربونم

ببخشید این پست طولانییییی شد...

دوستت دارم فرشته من