بابایی رفت سفر
سلام خانوم کوچولوی خواستنی من
خوبی؟
عزیزم امروز دوم خرداد بابایی واسه اولین بار از وقتی که تو توی دلمی ،رفت سفر و من و تو تنها موندیم
عیب نداره ناراحت نباش زودی میاد!!!
مامان حوری باید میرفتن تهران که دکتر ویزیتشون کنه.
واسه همین بابایی همراهشون رفت! قبل از رفتن هم تقویمی که از ایام بارداریم آماده کرده بود رو زد به در اتاقت
خوب امیدوارم با خبرای خوب برگردن.
گیتا جان من این مدت زحمتم میفته گردن مامان گیتی و بابا ناقوس. امیدوارم باعث زحمتشون نشم. البته میدونم از بودن در کنارم خیلی خوشحال میشن چون این حس دو طرفه است!!!
ضمنا کلی از درسام مونده و من فوق العاده در درس خوندن تنبل شدم. خدا عاقبت این ترم رو بخیر کنه!
ترم دیگه هم که تو بهم کمک میکنی تا به درسام برسم !!!!
راستی دکترم جواب سونو رو دیدن و گفتن اون مقدار آب اضافی زیاد مهم نیست و در کنترل بعدی قراره آزمایش قند انجام بدم یعنی حدودا 20 روز دیگه
امیدوارم طوری نباشه.
مثل همیشه دوست دارم و یه عالمه رویای قشنگ واسه در کنار تو بودن ،منو به زندگیم امیدوار میکنه.