گیتاگیتا، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

گیتاجون

گیتا چی میگه؟

1394/8/24 1:11
نویسنده : مامان
433 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

دختر کوچولوی من خیلی پیشرفت داره ماشالله

یه سری کلماتی میگه یا یه سری واکنشای خوبی نشون میده به سوالای ما:

کلماتی که میگه:

مامان ، مامانی

بابا

دادا (داداش)

مه مه : غذا  به به    پ پ

آب

تیتا: گیتا

ای چیه: این چیه؟

من:ببعی میگه    گیتا: بع بع

من: هاپو میگه؟   گیتا: هاپ هاپ

گاوه میگه؟ گیتا: ما ما

دتی: دالی، کی

چیزایی که ازت میخوام رو میاریشون

وسایلی که بهت میدم تا بگذاری سر سفره رو هم میبری

لباساتو کامل میشناسی و هرجا باشن سریع برشون میداری و میگی تیتا یعنی مال گیتاست

اعضای بدنت رو در حد دست و پا و چشم و دهان و بینی تشخیص میدی و به ما نشونشون میدی

از آب بازی بیشتر از هر سرگرمی دیگه ای استقبال میکنی

بلدی برقصی!!!  دست بزنی و با شنیدن آهنگ سریع از سر جات بلند میشی و شروع به نی نای نای میکنی!

با دهان و لبات صداهای جور واجور و خنده داری در میاری!!

عاشق دو تا پتو هستی  که اولیش مال ماست اما تو صاحبش شدی و اگه ببینی روی کسی غیر از تو انداخته شده شدیدا برخورد میکنی و پتو رو پس میگیری ! بهش میگی لالا!!!

هروقت خوابت میاد میری از روی تخت پتوتو کشون کشون میاری و داد میزنی لا لا لا لا!!!

نقاشی با ماژیک و تختتو دوست داری همچنین نقاش روی دیوار با خودکار!!! این اولین هنرمندی شما روی دیوار خونه هستش که البته هنوز دلم نیومده پاکش کنم و حس خوبی بهم میده با اینکه کار درستی نکردی اما خیلی دوست دارم نگاش کنم!!

 

 

اینجا هم بابایی داره بهت میگه: این کار بد رو کی انجام داده؟!!!

 

عکس العمل گیتا!!

 

وقتی به خاطر فضولی هات سرزنش میشی دستاتو میگیری جلوی چشمات و سعی میکنی گریه کنی اگه موفق به گریه نشدی سریعا تغییر موضع میدی و خودتو میزنی به اون راه و حواس ما و خودتو پرت میکنی!!!

از بابات بیشتر از من حساب میبری و کلا به حرفش بیشتر از همه گوش میدی!!!

با دختر پرستارت به شدت رفیقی!! یه روز وقتی رفتم دنبالت دیدم روسریتو به حالت چادر زیر گلوت گره دادن و یه عروسک به اسم علی !!! دستته و کیف کوچولویی هم دستته و یاسمن دختر پرستارت هم دقیقا شرایط مشابهی داره با این تفاوت که بجای روسری چادر سرشه!!! داشتین خاله بازی میکردین!!

اینقدر این صحنه برام جالب و نوستالوژیک بود که کلی ذوق زده شدم!!!

خیلی خدارو شکر کردم که دخترم همبازی داره و داره خاله بازی رو تجربه میکنه!! شاید در شرایط فعلی تعداد بچه هایی که این امکان رو دارن کم باشه!! همه درگیر بازی های مجازی هستن

خوب اینم از تواناییهات و حرفات که توی ذهنم مونده بود

جمعه صبح هم با داریوشی رفتیم پارک و بازی کردین و کلی خوش گذروندین:

 

 

 

 

 

 امیدوارم لباتون همیشه خندون و دلتون شاد باشه عشقای من

این عکسم دایی پیمان مهربون و گیتا گلی چند وقت پیش گرفتن!

 

 

 

بای بای عشقم

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مامان هانیه
25 آبان 94 17:30
سلام خاله جون انشالله همیشه سالم و سلامت باشی ماشالله به تو که اینقدر باهوشی آفرین میبوسمت بووووس
مامانی گیتا جون
27 آبان 94 12:25
هستی مامی
28 آبان 94 9:32
سلام همشهری ماشا الله ماشا الله خوب به زبون افتاده زهرای من هنوز صدای حیوونا رو نمیگه البته شایدم من زیاد باهاش کار نمیکنم .... آخه تو این مدت مشغله زیاد داشتم دختر نازت رو ببوس
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گیتاجون می باشد