سه تا تولد خردادی!!
سلام گیتای نازم
دخترکم ماه رمضونه و افطاری های خانواده عزیزم هر روز با یک جشن کوچولوی خانوادگی همراهه!
اولین مراسم مربوطه به تولد یاسمن خانوم گل که امسال معدلشم 20 شده و کلی همه رو خوشحال کرده...
دومین مراسم هم مربوط به تولد داریوش خان...
نیناش ناش گیتا خانووووم
و آخرین مراسم تولد هم یگانه جووونی
جای پوریا توی تولد دختر و پسر نازش و برادر زاده عزیزش خیلی خالی بود...
امیدوارم دعای خیرش بدرقه راه فرزندان عزیزش باشه
حدودا یکماه پیش یک اتفاق بد هم واسه دخترم افتاد که نشد عکساشو قبلا بزارم. یکشب که بابایی ماموریت بود و گیتا خانم هم طبق معمول در حال ورجه وورجه!! یهو از روی تخت سر خوردو افتاد روی دستش. خیلی گریه کرد و منم احتمال دادم دست کوچولوش آسیب دیده باشه. اما وقتی خوابید دستشو تکون دادم دیدم واکنشی نشون نداد. اونشب که گذشت. مه گفتن اتفاقی نیفتاده چون گیتا به فعالیت هاش ادامه میداد ولی میدیدم که وقتی دستشو رو زمین میگذاشت یکم با احتیاط بود و فهمیدم درد داره... بابایی آمد و رفتیم از دست کوچولوی گیتا عکس گرفتیم و دیدیم در رفته دست راست گیتا جون...
خلاصه که خیلی سخت گذشت به ما و البته خود گیتا جون. مخصوصا که نصف شب نمیتونست دستشو که سنگین شده بود رو تکون بده...
خوب دیگه امیدوارم ازین مشکلات پیش نیاد و همه بچه ها سالم و شاد و خندون باشن...
دخترم روز جمعه هم واسه دخترکم خونه درست کردیم البته با کوسن!!
دختر گلم الان چند روزه که سرما خوردی و ناراحتی. دیروز کنارت موندم. اما امروز آمدم اداره و نگرانتم...
سالم باشی عزیز دل