گیتای هفت ماهه من
دخترکم سلام
از اینکه هفت ماهه کنارمونی از خداجون ممنونم...
ممنونم که مثل یه خورشید داری به زندگیمون نور و عشق هدیه میدی...
بودنت یه معجزه است واسه تمام کسایی که اطرافتن...
دوست دارم و بهترین ها رو از خدای عزیز واست میخوام...
عزیزم یه کمی از پیشرفتات میگم:
روی دستات بلند میشی و همش به دنبال راهی واسه حرکت هستی. وقتی بهت کمک میکنم که دستت رو جا بجا کنی تا بتونی حرکت کنی کلی ذوق میکنی:
بعد از لحظاتی هم به حالت اول برمیگردی و شنا میکنی!!!
با قل زدن مسیر رو طی میکنی و اگه حواسمون بهت نباشه سر از زیر تخت و بوفه در میاری!!
اجسام گرد رو برمیداری مثل توپ و باهاشون بازی میکنی:
با همه میخندی و غریبی نمیکنی. اما اگه تنها بمونی کلی گریه میکنی . در کل باید همیشه یک نفر همراهت باشه!!
یه کار جالبی که خیلی وقته انجام میدی قهر کردنه!!! مخصوصا با بابایی. اگه چند ساعتی بابا رو نبینی یا یه کاری انجام بده که تو دوست نداری یا چیزی رو از دستت بگیره باهاش قهر میکنی و اصلا نگاش نمیکنی... حتی یک لحظه!!! بابات کلی صدا در میاره و میخندوندت تا شما نگاش کنی!! خلاصه کلی ناز میکنی که خدا رو شکر نازتم خریدار داره!!!
این عکس اولین سوراخ جورابته!!!
کمتر از یک ماه دیگه باید برم اداره اصلا دوست ندارم تنهات بذارم... دلم می سوزه ببرمت مهد اما اینطور که بوش میاد چاره ای نیست...
دعا میکنم خدا نگهدارو پشت و پناهت باشه
خیلی میخوامت فرشته نازم
خدا حافظت