این چند روز چه خبر؟!
دختر نازم سلام
خیلی خوشحالم که میبینم روز به روز بزرگتر میشی و ناز تر
هر روز بیشتر از دیروز پیشرفت میکنی و با شیرین کاریات دلمونو میبری عشقم
دیگه جایی از خونه نمونده که کشفش نکردی...
جمعه گذشته با مامان گیتی و خانواده دایی پیمان رفتیم خوسف. با دخمل داییت یگانه جان کلی بازی کردی و خوش گذروندی.
دیگه میشه گفت همبازی های خوبی شدین با اینکه تفاوت سنیتون بیشتر از دوساله!!
یکشنبه گذشته هم خونه دوستم خاله سمانه رفتیم و امیر محمد مهربونو دیدی و کلی باهم بازی کردین.
قربون ذوقیدنت برم!!
دختر نازم دوشنبه هم با یکی از دوستای عزیزمون (خانم وجدانی) و مامان گیتی رفتیم رچ.
خانم وجدانی از دیدنت خیلی خوشحال بودن و کلی هم واست سوغاتی آوردن. ازشون ممنونم
دخملکم ماه رمضون شروع شده. جای همه عزیزایی که از یه دنیای دیگه دارن بهمون لبخند میزنن خیلی خالیه...
پوریای عزیزم...
امروز تولد یاسمن عزیزمه... بهش تبریک میگم و امیدوارم مثل همیشه مایه ی افتخار هممون مخصوصا بابای مهربونش بشه...
فردا هم تولد داریوش نازمه که امسال دوسالش میشه . از خدای بزرگ همیشه میخوام مواظبش باشه و خوشبخت باشه...
امشب خونه دایی پیام همه جمع بودیم و افطار کردیم.
قربون محبتت برم داریوشم
دخترم امشب از یه پله کوتاه بالا رفتی و منم اساسی ذوق کردم!!
روزای خوبی پیش روت باشن انشالله
دوستت دارم و میبوسمت