گیتاگیتا، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

گیتاجون

امسال به پایان نزدیکه...

دختر گلم سلام گیتا کوچولو مامانتو ببخش که دیر دیر میاد. خیلی گرفتارم. تو هم که خیلی وابسته شدی و... بماند دیروز ظهر بعد از حدود یک ساعت که خوابیدی با اختناق شدید بیدار شدی . خیلی ناراحت شدم فکر میکنم سرما خوردی. امروزم یکمی تب کردی و آبریزش بینی داشتی. جمعه بود و دکتر هم نیست!! البته عصر خیلی حالت بهتر بود خدارو شکر. از وضع غذاییت بگم که چند روزی بود که اصلا غذا نمیخوردی و هرچی بهت میدادم رو تف میکردی. 2روزه بهتری و صبح و ظهر و شب غذای کودک غنچه میخوری. در بین هم سیب زمینی و زرده تخم مرغ ولعاب برنج و سوپ مامان گیتی پز میل میکنی البته خیلی کم!!! شیشه هم که نمیگیری و اساسی مشکل داریم سر این موضوع. جدیدا فهمیدیم به خرید ف...
1 اسفند 1393

گیتا جونم ‍‍5 ماهشه...

سلام فرشته کوچولوی ما امروز دختر گلم 5 ماهشه و من هزاران بار خدا رو شاکرم هر روز شاهد بزرگ شدنت هستیم. دیگه خانوادتو میشناسی و  با دیدنشون واکنش نشون میدی. منو که دیگه اساسی میشناسی. تا وقتی من روبروت بشینم و باهات صحبت کنم که خوش اخلاقی اما یه دقیقه تنها بمونی دیگه صدات درمیاد و شروع به نق زدن و گریه کردن میکنی... خلاصه تنها که باشم مجبورم تمام وقت در خدمت تو باشم و وقتی واسه کارای خونه و ...  نمیمونه البته تا وقتب بابایی بیاد و بمونه پیشت. همکارام همش میگن یه سری بزن اداره همو ببینیم اما  اصلا این امکان واسم نیست. خلاصه گرفتاریم اساسی. دلم خیلی میگیره و در کل زیاد حال و احوال خوبی ندارم.  پیش به سوی اف...
16 بهمن 1393

یادش بخیر

سلام گیتای من خوبی نفسم؟ عزیزترینم این روزا تقریبا یکسال از وقتی که فهمیدیم تو حضور داری میگذره... حدودا یکسال پیش مثل این روزا هنوز باورمون نمیشد تو وجود داری... خوشکلم حالا که هستی از خدای مهربون هزاران بار ممنونم. گیتایی من امتحانام تموم شدن اما خوب نه!!! نتایج نیامده اما من مطمئنم خوب نشدن. خدا خودش کمک کنه... دعا کن مامانی... دیروز رفتیم مطب دکتر ناصری و چکاپ شدی.خداروشکر وضعیتت رضایت بخش بود. هر چند وقت یبار میشینم و عکساتو میبینم . امشبم طبق معمول... چندتا عکس رو میذارم اینجا به یاد اوایل تولدت... دخترم بزرگ شدی گلم. کلی قیافت عوض شده. اینجا 18 شهریور... سه روزگیت. داشتی میرفتی تا توی گوشت اذان بگن حاج آقا...
6 بهمن 1393

گرفتار امتحاناتم

سلام گیتای من دخترم به شدت درگیر امتحاناتم خیلی عصبی ام. این ترم واقعا باید خدا رحم کنه!!! شما هم که اساسی اعصاب نداری و خواسته هات رو با جیغ بنفش به سمع همه میرسونی!!! خلاصه که همه چی دست به دست هم میده که من این ترم اوضاع درسی خوبی نداشته باشم... بابا فردا میخواد بره ماموریت البته زودی برمیگرده. چون من فردا امتحان دارم شما حدودا یکی دوساعتی با مامان گیتی تنهایی. خداکنه مامانمو اذیت نکنی. این خودش یه استرس بزرگه واسم... دخترم از لباسات می فهمم بزرگتر شدی ماشالله. با بقیه هم مهربونتر... هر روز با بابا ناقوس کلی بازی میکنی و من خیلی لذت میبرم... چون بابام یه خورده افسرده شده با دیدنت شاد میشه خدا رو شکر... مرخصی زایمان هم اف...
27 دی 1393

روز بعد از واکسن 4 ماهگی

گیتای من فرشته نازم سلام امروز یک روز از تزریق واکسن چهار مااهگیت میگذره شاپرک من دیروز تا ساعت 7 شب حالت خیلی خوب بود انگار نه انگار که واکسنی در کار بوده!! اما این اوضاع دووم چندانی نداشت!! تبت شروع شد. بی قرار شدی هر نیم ساعتی که میخوابیدی سریع میپریدی... ما هم بهت سر ساعت قطره استامینفن میدادیم... امروزم یکم بی قراری که طبیعیه .2 روزه بیرون نرفتی و دلت گردش میخواد ایشالله فردا با هم میریم خونه مامان گیتی جون. عزیزم امیدوارم زود زود بهتر بشی و خندون باشی خیلی دوستت دارم ...
19 دی 1393

واکسن چهار ماهگی گیتایی

سلام دختر کوچولوی شیطونم عزیزم امروز مهمون داشتیم. دوستای نانازت که خیلی هم مهربونن با مامانا و مامان بزرگاشون آمده بودن خونمون و کلی خوب بود... میشناسیشون که!!!     بابایی حدود ساعت 12 آمد دنبالت که ببردت واکسن بزنه!! البته من ترجیح میدادم باشه شنبه... چون مهمون داشتم نتونستم همراهتون بیام و شما پدری و دخملی تنها تنها رفتین!!! اینطور که باباجون میگه زیاد اذیت نکردی! وزنت با لباسات 6700 و قدت هم 66 سانتی متر! در کل نرمال بوده خداروشکر. امیدوارم همیشه سلامت باشی. اینم جای واکسن گیتا کوچولوی مامان     دسته گل نرگسی که بابایی امروز به مناسبت واکسنت خریده و ازت دلجویی کرده!!! ...
18 دی 1393

چیزی نمونده 4 ماه از زمینی شدنت بگذره

سلام گیتا جونی چیزی نمونده 4 ماهت تموم بشه و. خدا رو شاکرم که هر روزشاهد بزرگ شدنت هستم خودمونیم خدارو شکر خوش اخلاق تر شدی!! آخه خانوم تر شدی دیگه گردنتو بلند میکنی     غذاتو به موقع می خوری     عاشق شنا و آب بازی هستی!!! مجبور شدیم بخاطر ورجه وورجه های زیادت از حوض توپت استفاده کنیم چون هم کم ارتفاعه هم اطرافش نرمه که خدای نکرده صدمه نبینی   قربون لبخند رضایتمندانت برم!! عافیت باشه نفسم     از هواپیما سواری با بابایی به شدت لذت میبری!! به قول مهدی: گیتا ایرلاین!!!     از صدای موسیقی های آروم خوشت میاد و بخاطر گوش...
14 دی 1393

هفت سال گذشت...

میوه ی زندگیم سلام امروز 7 دی ماه 93 هفتمین سال از روز عقدکنون من و مهدی میگذره... اتفاقای زیادی افتاده، خوشی ها و ناخوشی ها هم زیاد بوده اما خدا رو شکر که هنوز با همیم و خدا رو خیلی شکر که امسال یک فرشته کوچولو هم زیر پر و بالمون داریم... یه فرشته از جنس امید و عشق... امروز اولین اسباب بازیتم خریدیم!!( البته اولین اسباب بازی که خودتم حضور داشتی) از همون اسباب بازی فروشی که من سالها پیش وقتی هنوز کوچولو بودم هروقت از جلوش رد میشدم دست مامان گیتی رو به طرفش میکشیدم. فروشندشم هنوز همون آقای زمان ما بود که البته پیرتر شده بودن!!! اسباب بازی فروشی الهام ...یاد روزهای بیخیالی کودکی بخیر. امیدوارم قدر کودکیتو بدونی و کودکی کنی...  ...
7 دی 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گیتاجون می باشد